فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد
خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد
با دشمن خویش روبهرو بود آن روز
با گرمی خون غرق وضو بود آن روز
تو کیستی که در اندیشۀ رسول خدایی
فروغ چشم حبیبی و چلچراغ هدایی
ای آنکه نور عشق و شرف در جبین توست
روشن، سرای دل ز چراغ یقین توست
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
آیینه شدهست دم به دم حیرتیات
گشته سپر حسین، خوش غیرتیات
روز عاشوراست
کربلا غوغاست
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار