رفتهست آن حماسۀ خونین ز یادها
دارد زیاد میشود ابنزیادها
این روزها که میگذرد، غرق حسرتم
مثل قنوتهای بدون اجابتم!
ما را دلیست چون تن لرزان بیدها
ای سرو قد! بیا و بیاور نویدها
دنیای بی نگاه تو تاریک و مبهم است
بیتو تمام زندگی ما جهنم است!
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز