قاصدک‌های سوخته | شعر هیأت

سر تا به قدم عشق و ارادت بودی
همسنگر مردی و رشادت بودی

سیدمحمد بابامیری

شهدا

رباعی

در خاک دلی تپنده باقی مانده‌ست
یک غنچۀ غرق خنده باقی مانده‌ست

هادی محمدزاده

شهدا

رباعی

کو خیمۀ تو؟ پلاک تو؟ کو تَنِ تو؟
کو سیمای خدایی و روشنِ تو؟

مرتضی امیری‌اسفندقه

شهدا

رباعی

آن‌قدر نقش لالۀ پرپر کشیدی
تا آن‌که آخر، عشق را در بر کشیدی

سیدمحمد بابامیری

شهدا

غزل

غبار خانه بروبید، عید می‌‏آید
ز کوچه‏‌هاست که بوی شهید می‌‏آید

جواد محمدزمانی

دفاع مقدس

مثنوی

اگر چه خانه پر از عکس و نام و نامۀ توست
غریب شهری و زخمت شناسنامۀ توست

زهرا نایینی‌فرد

شهدا

غزل

که دیده زیر زمین باغ بی‌خزانی را؟
نهان‌تر از سفر ریشه‌ها جهانی را

محمدسعید میرزایی

شهدا

غزل

این چندمین نامه‌ست بابا می‌نویسم؟
هر چند یادت نیست امّا می‌نویسم

خدیجه پنجی

فرزندان شهدا

غزل