شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

یادداشت

امیرالمومنین علیه‌السلام
در آستان اهل‌بیت
«اللهم إنک اخذت عبیدة یوم بدر، و حمزه یوم احد و هذا علی أخی، و ابن عمّی فلا تذرنی فرداً و انت خیر الوارثین؛ پروردگارا! عُبیده را در روز بدر و حمزه را در اُحد از من گرفتی، اکنون این علی برادر و پسرعموی من است، تو که بهترین وارثان هستی، مرا تنها مگذار.»
پیامبر
در آستان اهل‌بیت
صدای فاطمه به گریه بلند شد، مجدّداً حضرت او را در آغوش کشید و فرمود: «أما والله لینتقمنّ الله ربّی ولیغضبنّ لغضبک، فالویل ثم الویل للظالمین، ثمّ بکى رسول الله؛ به خدا سوگند! پروردگارم از دشمنانت قطعاً انتقام خواهد گرفت و با خشم تو خشمگین می‌شود، وای بر کسانی که بر تو ستم روا می‌…
پیامبر
در آستان اهل‌بیت
آن‌گاه که بیماری رسول اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) شدت یافت و لحظات وفات آن بزرگوار فرا رسید، امیرمؤمنان(علیه‌السلام) سر مبارک آن حضرت را در آغوش خود نهاد، رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) از هوش رفت و فاطمه به چهرۀ پدر مى‌نگریست و برایش نوحه‌سرایى مى‌کرد و مى‌گریست.
پیامبر اعظم
در آستان اهل‌بیت
رسول گرامی اسلام می‌فرمود: «قُرَّةُ عَيْنی فی الصلاة؛ چشم‌روشنی من در نماز است.» آن حضرت همواره با اعضای خانواده خود به گفت‌وگو می‌نشست، ولی آن‌گاه که وقت نماز فرا می‌رسيد [چنان از سخن گفتن با آنان خودداری می‌کرد] که گويی يکديگر را نمی‌شناسند.
پیامبر
در آستان اهل‌بیت
از علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) که دلاورمردان عرب در برابرش سر تسلیم فرود می‌آوردند، نقل شده که فرمود: هرگاه جنگ شدت می‌یافت و دو سپاه با یکدیگر رو برو می‌گردیدند، ما به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) پناه می‌بردیم، در آن گیر و دار هیچ‌کس از پیامبر به سپاه دشمن نزدیک‌تر نبود.
سورۀ دهر
در آستان اهل‌بیت
اين نمى‌شود كه ما دم از محبت فاطمه‌ زهرا (سلام‌اللَّه‌عليها) بزنيم، در حالى كه آن بزرگوار براى خاطر گرسنگان، نان را از گلوى خود و عزيزانش - مثل حسن و حسين (عليهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان (عليه‌السّلام) - بريد و به آن فقير داد؛ نه يک روز، نه دو روز؛ سه روز!
حضرت زهرا علیهماالسلام
در آستان اهل‌بیت
مادرم فاطمه را در شب جمعه‌ای ایستاده در محرابش دیدم که دائماً در حال رکوع و سجده بود تا آن‌که صبح دمید. همواره و بسیار با بردنِ نام، برای مؤمنین و مؤمنات دعا می‌کرد و برای خود دعایی نکرد. پرسیدم: مادر جان چرا آن‌گونه که برای دیگران دعا می‌کنی، برای خود دعا نمی‌کنی؟ فرمود: یا…
حضرت زهرا علیهماالسلام
در آستان اهل‌بیت
شخصيت زهراى اطهر(علیهاالسلام)، در ابعاد سياسى و اجتماعى و جهادى، شخصيت ممتاز و برجسته‌اى است؛ به طورى كه همهٔ زنان مبارز و انقلابى و برجسته و سياسىِ عالم، مى‌توانند از زندگى كوتاه و پُرمغز او درس بگيرند. زنى كه در بيت انقلاب متولّد شد و تمام دوران كودكى را در آغوش پدرى گذراند كه…
حضرت فاطمه
در آستان اهل‌بیت
فاطمه(علیهاالسلام) پرسید: چرا خندیدى؟ عرضه داشت: برکات زیاد این گردنبند مرا به خنده وا داشت، چرا که این گردنبند گرسنه‌اى را سیر کرد و برهنه‌اى را لباس پوشاند و مستمندى را بى‌نیاز ساخت و غلامى را آزاد کرد و سرانجام به صاحبش برگشت.
حضرت فاطمه
در آستان اهل‌بیت
خداى عزوجلّ به فرشتگانش مى‌فرماید: اى فرشتگان به فاطمه سرور کنیزانم بنگرید که چگونه در پیشگاه من به عبادت ایستاده و اعضا و جوارح بدنش از ترس من به خود مى‌لرزد، او از صمیم دل به پرستش و عبادت من رو آورده است، شما را گواه مى‌گیرم که پیروانش را از آتش دوزخ مصون داشته‌ام.
حضرت فاطمه
در آستان اهل‌بیت
رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمود: «أن فاطمة حوراء إنسیّة، کلّما اشتقت إلی الجنّة قبّلتُها، فاطمه حوریه‌ای در چهرۀ انسان است، هر گاه مشتاق بهشت می‌شوم او را می‌بوسم.»
حضرت فاطمه
در آستان اهل‌بیت
على بن ابى‌طالب(علیه‌السلام) فرمود: فاطمه جان! چرا مرا در جریان قرار ندادى برایتان چیزى تهیه کنم؟ حضرت زهرای مرضیه(علیهاالسلام) عرضه داشت: اى ابوالحسن! من از خداى خود شرم دارم تو را بر تهیۀ چیزى که قادر بر آن نیستى مجبور کنم.
حضرت فاطمه
در آستان اهل‌بیت
آن‌گاه که نور و روشنایى دین به خاموشى گرایید و پیامبر خدا از دنیا رفت، آن بغض و کینه‌ها را پدیدار و بر مرکب آرزوها سوار گشته و فدک را غصب کردند، چه پادشاهانى که فدک را به تصرف درآوردند ولى از آن‌ها اثرى به جاى نمانده است، فدک هدیه‌اى الهى بود که آن را به پیامبرش بخشید و رسول…
حضرت فاطمه
در آستان اهل‌بیت
از اسماء بنت عمیس روایت شده که فاطمۀ زهرا(علیهاالسلام) به او فرمود: چه ناپسند است تابوت‌هایى که براى زنان مى‌سازند، زیرا در آن پوششى روى بدن مى‌افکنند که اندام میت براى مردم مشخص است. اسماء عرضه داشت: اى دخت رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) من براى شما تابوتى مى‌سازم که نظیر آن را…
علی و فاطمه
در آستان اهل‌بیت
در خبر آمده است كه امام علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام، روزی همراه با همسرش حضرت فاطمه علیهاالسلام در صحرا خرما می‌خوردند كه بین آنان كلامی ردّ و بدل شد. امام علی علیه‌السلام فرمود: «ای فاطمه، پیامبر مرا بیش‌تر از تو دوست می‌دارد». حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: «شگفتا از تو! تو را…
علی و فاطمه
در آستان اهل‌بیت
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم، حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود. ببینید این‌ها چگونه ازدواج کردند؟
علی و فاطمه
در آستان اهل‌بیت
آن‌گاه که فاطمۀ زهرا(علیهاالسلام) به خانۀ على(علیه‌السلام) رفت، در منزل آن حضرت جز ماسه‌هایى که به زمین گسترده شده بود و چند بالش و کوزه‌اى گِلى و لیوانی سفالین، چیز دیگرى وجود نداشت.
علی و فاطمه
در آستان اهل‌بیت
رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «یا علی هذه فاطمة ودیعة الله و ودیعة رسوله عندک، فاحفظ الله واحفظنی فی ودیعتی؛ على جان! فاطمه امانت الهى و امانت رسول او نزد توست، از امانت خدا و رسولش به شایستگى مراقبت و نگاهدارى آن.»
علی و فاطمه
در آستان اهل‌بیت
رسول خدا(صلى‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: ای علی! به تو مژده می‌دهم که خدای عزّوجلّ قبل از آن‌که من زهرا را در زمین به ازدواج تو درآورم، در آسمان او را به عقد تو درآورده است.
حضرت خدیجه
در آستان اهل‌بیت
زمانی که همۀ مردم در کفر و بت‌پرستی به سر می‌بردند، خدیجه به من ایمان آورد و آن‌گاه که مردم تکذیبم کردند، مرا تصدیق کرد و زمانی که مردم مرا از همه چیز محروم ساختند، خدیجه مال و دارایی‌اش را در اختیارم نهاد و خداوند از او به من فرزند عطا کرد و از دیگر زنان فرزندی نصیبم نشد.