قیصر امین‌پور | شعر هیأت

سرمایه دل

این حنجره این باغ صدا را نفروشید
این پنجره این خاطره‌ها را نفروشید

شعر اعتراض

دستور زبان عشق

غزل

تصمیم بهتر

بیا به خانۀ آلاله‌ها سری بزنیم
ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم

شهدا

تنفس صبح

غزل

مقصد دلخواه

این جزر و مدِ چیست که تا ماه می‌رود؟
دریای درد کیست که در چاه می‌رود؟

امام علی علیه‌السلام

آینه‌های ناگهان

غزل

هم‌صحبتی تو

از عمر دو روزی گذران ما را بس
یک لحظۀ وصل عاشقان ما را بس

مناجات

اشعار قیصر امین‌پور

رباعی

پایان پریشانی‌ها

چشم‌ها پرسش بی‌پاسخ حیرانی‌ها
دست‌ها تشنهٔ تقسیم فراوانی‌ها

شعر انتظار

آینه‌های ناگهان

غزل

تو بیایی...

بی‌تو این‌جا همه در حبس ابد تبعیدند
سال‌ها، هجری و شمسی، همه بی‌خورشیدند

شعر انتظار

دستور زبان عشق

غزل

شهر پر آیینه

صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بی‌‌تو حتّی مهربانی حالتی از کینه دارد

امام عصر علیه‌السلام

تنفس صبح

غزل

در انتظار آمدنت هستم

این روزها که می‌گذرد، هر روز
احساس می‌کنم که کسی در باد...

امام عصر علیه‌السلام

آینه‌های ناگهان

نو (نیمایی)

خون شهید

کس راز حیات او نداند گفتن
بایست زبان به کام خود بنهفتن

شهدا

اشعار قیصر امین‌پور

رباعی

تو از فهمیده‌ها فهمیده بودی؟

تو همچون غنچه‌های چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی

نوجوان شهید

مثل چشمه مثل رود

دوبیتی

دل به پاییز نسپرده‌ایم

سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم

شعر پایداری

آینه‌های ناگهان

غزل

دیروز و امروز

دگر اين دل سر ماندن ندارد
هوای در قفس خواندن ندارد

شعر توحیدی

اشعار قیصر امین‌پور

دوبیتی

وقت عروج

ايمان و امان و مذهبش بود نماز
در وقت عروج، مركبش بود نماز

امام علی علیه‌السلام

اشعار قیصر امین‌پور

رباعی

عید است

عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا

عید فطر

اشعار قیصر امین‌پور

رباعی

کجاست پس خانۀ تو

ای صاحب عشق و عقل، دیوانۀ تو
حیران تو آشنا و بیگانۀ تو

امام عصر علیه‌السلام

اشعار قیصر امین‌پور

رباعی