محمدحسین ملکیان | شعر هیأت

هر قدم...

چقدر ریخته هر گوشه و کنار، غم این‌جا
نشسته روی دو زانو امام، هر قدم این‌جا

امام حسین علیه‌السلام

تفسیر آه

غزل

سفر آغاز شد

با سری بر نی، دلی پُر خون، سفر آغاز شد
این سفر با کوله‌باری مختصر آغاز شد

حضرت زینب علیهاالسلام

تفسیر آه

غزل

دو راه داشتم

قبول دارم در کربلا صواب نکردم
ملامتم نکن! آغوش را جواب نکردم

حضرت علی اصغر علیه‌السلام

تفسیر آه

غزل

تصور کن...

تصور کن تو در سنگر، وَ داعش در کمین باشد
تصور کن جهانت شکل یک میدان مین باشد

شهدا

غزل

یک‌روز اگر...

اصحاب حسین در خطر، می‌مانند
امثال حبیب بیشتر می‌مانند

شعر پایداری

رباعی

زنده‌تر

سینه‌ها با سوختن، ارزنده‌تر خواهند شد
شمع‌ها در عمق شب، تابنده‌تر خواهند شد

انقلاب اسلامی

غزل

چه عهدها که شکست

سلام فلسفۀ چشم‌های بارانی!
سلام آبروی سجده‌های طولانی!

امام عصر علیه‌السلام

تفسیر آه

غزل

قتیل العبرات

این صحن که بین‌الحرمین عتبات است
در اصل، همان عرشۀ کشتی نجات است

کربلا

تفسیر آه

غزل

حُسن ختام

ای سمت خود کشانده خواص و عوام را
دریاب این سپاه پیاده نظام را

امام حسین علیه‌السلام

تفسیر آه

غزل

شهید عشق

نشان در بی‌نشانی‌هاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد

شهدای جهاد علمی

راز منور

غزل

مشتاق دیدار

مانند گردنبند دورِ گردن دختر
مرگ اين چنين زيباست، از اين نيز زيباتر

امام حسین علیه‌السلام

جمع مُکسّر

غزل

برادر که تو باشی

مست‌اند همه، ساقی و ساغر که تو باشی
از سر نپرد مستی، در سر که تو باشی

حضرت عباس علیه‌السلام

جمع مُکسّر

غزل

زائر

هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر می‌شود
قبل زائر کوله‌بار راه، حاضر می‌شود

حضرت معصومه علیهاالسلام

غزل

اُدخُلوها بِسَلامٍ آمِنین

«اُدخُلوها بِسَلامٍ آمِنین»... در باز شد
از میان جمعیت راهی به این سر باز شد

امام رضا علیه‌السلام

جمع مُکسّر

غزل

کبوترهای گوهرشاد

یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه
غم دین بود در اندیشۀ مردم، غم نان نه

انقلاب اسلامی

تفسیر آه

غزل