اگر مجال گریزت به خانه هم باشد
برای اینکه نمیرد حیات، میمانی
آه ای شهر دوستداشتنی
کوچه پس کوچههای عطرآگین
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
دور تا دور حوض خانهٔ ما
پوکههای گلوله گل دادهست
من به پابوسی تو آمدهام
شهر گلدستههای رنگارنگ