اگر مجال گریزت به خانه هم باشد
برای اینکه نمیرد حیات، میمانی
در خودم مانده بودم و ناگاه
تا به خود آمدم مُحرّم شد
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
دور تا دور حوض خانهٔ ما
پوکههای گلوله گل دادهست