نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
شبی هم این دل ما انتخاب خواهد شد
برای خلوت اُنست خطاب خواهد شد
عطش از خشکی لبهای تو سیراب شده
آب از هُرم ترکهای لبت آب شده
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
این چشمها به راه تو بیدار مانده است
چشمانتظارت از دم افطار مانده است
خبری میرسد از راه، خبر نزدیک است
آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است
ای آنکه نیست غیر خدا خونبهای تو!
خونِ سرشکستهٔ من رونمای تو