شبیه آسمانیها هوای قم به سر دارم
نشانی از چهل اختر درون چشم تر دارم
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
اذان میافکند یکباره در صحرا طنینش را
و بالا میزند مردی دوباره آستینش را
کجا شبیه تو آخر کدام همسایه؟
عزیز کوچۀ بالا! سلام همسایه!
شد وقت آنكه از تپش افتند كائنات
خورشید ایستاد كه «قد قامتِ الصّلاة»
اذان بگو که شهیدان همه به صف شدهاند
که تیرها همه آمادهٔ هدف شدهاند