داغ تو در سراچۀ قلبم چه میکند؟
در این فضای کم غم عالم چه میکند؟
گریه میکنم تو را، با دو چشم داغدار
گریه میکنم تو را، مثل ابرِ بیقرار
ای کاش غیر غصۀ تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم
هم تو هستی مقابل چشمم
هم غمت کرده دل به دل منزل
شبی که نور زلال تو در جهان گم شد
سپیده، جامه سیه کرد و ناگهان گُم شد
وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد
باید که تو را فاطمه مادر شده باشد
بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد
پیکر سوختهٔ کربوبلا سهم تو شد
بگو که یکشبه مردی شدی برای خودت
و ایستادهای امروز روی پای خودت