موعود خدا، مرد خطر میخواهد
آری سفر عشق، جگر میخواهد
دلی برای سپردن به آن دیار نداشت
برای لحظۀ رفتن دلش قرار نداشت
از بدر، از خیبر علی را میشناسند
یاران پیغمبر علی را میشناسند
کربلا را میسرود اینبار روی نیزهها
با دو صد ایهام معنیدار، روی نیزهها