نشاط انگیز نامت مینوازد روح عطشان را
تو مثل چشمهای! نوشیده و جوشیده انسان را
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
دل گرمیام از دستهای توست، دل گرمیات از دستهای من
دیگر زبان سرخ من بسته است، حرفی بزن ای مقتدای من!
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
ای سجود با شكوه، و ای نماز بینظیر
ای ركوع سربلند، و ای قیام سربه زیر
برخاست، که عزم و استواری این است
بنشست، که صبر و بردباری این است
علی آن شیر خدا، شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
روی زمین نگذاشتی شبها سر راحت
وقتی که دیدی مستمندی را سر راهت
علی آن صبح صادق، آن شب قدر
علی شرح «اَلَم نَشرَح لَک صَدر»