به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را