تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را