خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
به باران فکر کن... باران نیاز این بیابان است
ترکهای لب این جاده از قحطی باران است
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم