جان داد که در امان ببیند ما را
خالی کند از یزیدیان دنیا را
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
در حجم قنوتها دعا تعطیل است
یاد از تو - غریب آشنا! - تعطیل است
هستی ندیده است به خود ماتم اینچنین
کی سایهای شد از سر عالم کم اینچنین؟
برای لحظۀ موعود بیقرار نبودم
چنانکه باید و شاید در انتظار نبودم
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم