ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما