سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
در قاب عکست میتواند جان بگیرد
این عشق پابرجاست تا تاوان بگیرد
بهارِ آمدنت میبرد زمستان را
بیا که تازه کنم با تو هر نفس جان را
گاهی دلم به یاد خدا هست و گاه نیست
اقرار میکنم که دلم سر به راه نیست
آرامش موّاج دریا چشمهایش
دور از تعلقهای دنیا چشمهایش
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری