سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری