یک روز شبیه ابرها گریانم
یک روز چنان شکوفهها خندانم
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را