مانده پلک آسمان در گیر و دار واشدن
شب بلندی میکند از وحشت رسوا شدن
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را