شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
به صحرا بنگرم، صحرا تو بینم
به دریا بنگرم، دریا تو بینم
دلا غافل ز سبحانی، چه حاصل؟
مطیع نفس و شیطانی، چه حاصل؟
خدایا! داد از این دل، داد از این دل
که یکدم مو نگشتُم شاد از این دل
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است