سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
ای در منای عشق خدا جانفدا حسین
در پیکر مبارزه خون خدا حسین
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!