بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد
بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر