من حال پس از سقوط را میفهمم
آشفتهام این خطوط را میفهمم
ای خون تو همچنان نگاهت گیرا
ای جانِ به عرش رفتۀ نامیرا
جانان همه رفتند، چرا جان نرود؟
این آیه به روی دستِ قرآن نرود؟
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه برنگذرد
از درد نبود اگر که از پا افتاد
هنگام وضو به یادِ زهرا افتاد
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است