هنوز داشت نفس میکشید؛ دیر نبود
مگر که جرعۀ آبی در آن کویر نبود
چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی؟
شبیه نیست به غیر از خودش؛ علیست علی
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
یک پرده در سکوت شکستم، صدا شدم
رفتم دعای ندبه بخوانم، دعا شدم
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم