گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
بی تو چگونه میشود از آسمان نوشت؟
از انعکاس سادۀ رنگینکمان نوشت؟
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
خورشید، گرمِ دلبری از روی نیزهها
لبخند میزند سَری از روی نیزهها
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا