تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد