تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
دیشب میان پنجرهها صحبت تو بود
حرف از دل غریب من و غیبت تو بود
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمیکند
جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد