سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
بیا که عزم به رفتن کنیم اگر مَردیم
بیا دوباره به شبهای کوفه برگردیم
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
شراره میکشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟