رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
سر نهادیم به سودای کسی کاین سر از اوست
نه همین سر که تن و جان و جهان یکسر از اوست...
فرخنده پیکریست که سر در هوای توست
فرخندهتر سریست که بر خاک پای توست
گر بسوزیم به آتش همه گویند سزاست
در خور جورم و از فضل توام چشم عطاست