بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم