وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد