وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
برخیز سحر ناله و آهی میکن
استغفاری ز هر گناهی میکن
تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند
این مرتبه با همتِ پستت ندهند
حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست
وَز سعی و طواف هرچه کردهست، نکوست
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
نور فلک از جبین تابندۀ اوست
سرداریِ کائنات زیبندۀ اوست
الهی الهی، به حقّ پیمبر
الهی الهی، به ساقی کوثر
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد