اگرچه در نظرت آنچه نیست، ظاهر ماست
سیاهجامۀ سوگت لباس فاخر ماست
وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
تو با حقّی و حق با توست؛ حق پشت و پناه تو
بدیها دور بادا از وجود خیرخواه تو
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد