وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد