فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن