یک روز شبیه ابرها گریانم
یک روز چنان شکوفهها خندانم
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها