تماشا کن تکان شانهها را
حکایت کن غم پروانهها را
آوای نسیم و باد و باران
آهنگ قشنگ آبشاران
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد
محفل اشک برای تو فراهم باشد
بیا که شیشه قسم میدهد به عهد کهن
که توبه بشکن، اینبار هم به گردن من
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
آن سوی حصار را ببینیم ای کاش
آن باغ بهار را ببینیم ای کاش
در سینه اگرچه التهابی داری
برخیز برو! که بخت نابی داری
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم