با آنکه دلم شکستۀ رنج و غم است
در راه زیارت تو، ثابتقدم است
اوقات شریف ما به تکرار گذشت
مانند همیشه کار از کار گذشت
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر