میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
لبریزم از واژه اما بستهست گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
با اینکه نبض پنجره در دست ماه نیست
امشب جهان به چشم اتاقم سیاه نیست
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
زمان چه بیهدف و ناگزیر در گذر است
زمان بدون شما یک دروغ معتبر است!