تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
زمان چه بیهدف و ناگزیر در گذر است
زمان بدون شما یک دروغ معتبر است!