لبریزم از واژه اما بستهست گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
با اینکه نبض پنجره در دست ماه نیست
امشب جهان به چشم اتاقم سیاه نیست
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
فارغ نگذار نَفْس خود را نَفَسی
تا بندهٔ نفس سرکشی در قفسی
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس