هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما