میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
از فرّ مقدم شه دین، ختم اوصیا
آفاق، با بَها شد و ایّام، با صفا
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم