علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
جگر پر درد و دل پر خون و جان سرمست و ناپروا
شبم تاریک و مرکب لنگ و در سر، مایۀ سودا
امشب شب آدینه و فردا رمضان است
تن در ذَوبان آمد و جان در طیران است
یا مُغِیثَ الْمُذنِبین مُعْطِی السّؤال
یا انیسَ العارفین، یا ذوالجلال
ای از جمال روی تو تابنده آفتاب
وز آفتاب روی تو خورشید در حجاب...
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟