یک روز شبیه ابرها گریانم
یک روز چنان شکوفهها خندانم
علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟