سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
هر چند قدش خمیده، امّا برپاست
چندیست نیارمیده، امّا برپاست
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود