آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبدالله روتر
الشام...الشام...الشام... غربتشمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان